مدل ذهنی
هر فردی با مدلی که از دنیای بیرونش برای خودش ساخته به جهان بیرون نگاه میکند چون دنیای واقع و پدیدههای آن در ذهن انسان جا نمیشود پس یک مدل ساده شده و تصویر بدلی از آن در ذهن خود ایجاد میکنیم که به آن ذهنیت خود یا مدل ذهنی میگویند یک کشاورز تجربی یا یک مهندس که سالها تحصیل کرده است هر کدام نوعی مدل در ذهنشان برای تصمیمگیری در محیط بیرونی در نظر می گیرند.
طبق روند مطالعه ی درس تحلیل سیستم های دینامیکی بر روی اینفوگرافیک زیر قسمت “کاربرد مدل در فهم علل پدیدهها” را در ادامه بررسی میکنیم.
این مدلها به چند دسته تقسیم میشوند که شامل ۱- مدل ذهنی ۲- مدل تشریحی – ۳ مدل های فیزیکی ۴-مدل های ریاضی و ۵- مدلهای دینامیکی میشود.
این مدل ذهنی مبنای تحلیل، موضوعگیری و تصمیمگیریهای ما در دنیای واقع است و شامل فرضیات در مورد دنیای واقع، مفاهیم مجرد از دنیای واقع و روابط بین آنهاست.
در ادامه در مورد مفهوم پیشفرضهایی که در زندگی هر فرد، این مدل ذهنی رو میسازند صحبت شده است. به عبارتی چه موضوعاتی باعث می شوند که مدل های ذهنی جهت گیری خاصی داشته باشند:
پیشفرضهای مدل ذهنی
پیشفرضها به تدریج و در نتیجه آموزش، تجربه و تعامل با محیطِ نظیر، خانواده و همکاران، مشتریان و تأمین کنندگان ایجاد میشود. برای مثال پیش فرضهای زیر را در نظر بگیرید:
- کودک با تنبیه ادب میشود!
- در هر معادله باید سود خود را ماکزیمم کنیم و به فکر خودمان باشیم. ( که مثلا اگر پیش فرض ما همین گونه باشد با آموزش و خواندن کتاب هفت عادت مردمان مؤثر میتونیم به این دید جدید برسیم که کیک منابع محدود نیست و هر کس میتونه سهم کافی داشته باشه و نگاه برد-برد یا مدل ذهنی برد-برد داشته باشیم. و به دنبال راهی بگردیم که مدل ذهنی ای داشته باشیم که سود هر دو طرف ماکزیمم شود.)
- در سازمانهای خاصی همهی افراد سوء استفادهگر و رشوهگیر هستند.
- کشور X دشمن ماست. ( در کتاب هنر شفاف اندیشیدن از رولف دوبلی به وجود آمدن این مدل ذهنی را به “خطای در دسترس بودن” مرتبط دانسته و معتقد هست که دولت ها با در دسترس قرار دادن این جملات باعث می شوند که ذهن ما در اولین برداشت پس از شنیدن نام X در دسترس ترین اطلاعات ،که همین جمله است، را به یاد بیاریم. در یک پست جداگانه در این باره نوشته ام.)
- پیش فرض اینکه آدمها قابل اعتماد نیستند که بر اساس تجربه و تعاملات و تربیت فرد شکل گرفته است. این دیدگاهها به تدریج شکل گرفته و جای واقعیت را میگیرند. اینکه همهی سران کشور به نفع خودشان کار میکنند هم یک پیشفرض است که درست یا غلط با مشاهده و تجربیات در مدل ذهنی یک فرد قرار گرفته اند.
این پیشفرضها یکی از اجزاء مدل ذهنی میشوند . باعث میشوند که وقتی دو ذهن مختلف با دو مدل ذهنی مختلف به یک حادثهی یکسان نگاه میکنند برداشت متفاوتی داشته باشند. ( روزنامهی کیهان و یک روزنامه دیگر را در گزارش یک حادثهی مشترک مقایسه کنید.)
تصمیمگیری بر اساس مدل ذهنی
این قواعد باعث تصمیمگیری بر همین مبنی خواهند شد. تصمیمهای زیر رو بخوانیم و توجه کنیم که هر کدوم چطور از مدل های ذهنی گفته شده در بالا نشآت گرفتهاند:
- کودک بیادب رو تنبیه کنیم تا ادب بشه!
- به مشتری عبوری هرچه میتونی بفروش چون بر نمیگرده!
- برای اینکه کارت راه بیافته باید رشوه بدی.
- در هر موقعیتی با کشور X مقابله کن.
کارکرد این مدل ذهنی مبنای انتخاب اطلاعات میشود. باعث تفسیر اطلاعات و در نتیجه تصمیمگیری بر اساس این اطلاعات میشود. اجازه بدید با یک مثال این موضع رو روشن کنیم. یک فرد پیش فرض ذهنیاش از شما اینگونه است که آدم بدی هستید و با او دشمنی دارید. پس ۱- در صحبت کردن با شما اطلاعاتی رو از حرفهاتون انتخاب میکنه که جنبهی منفی بیشتری دارند و ۲- این اطلاعات رو بر مبنای فرض دشمنی تفسیر میکنه و در نهایت با همین تفسیرها تصمیمگیری میکنه.
ذهنیت ما از اطراف، دنیای ما را میسازند.
از سمت دیگر یکی از مسائل مهم در یادگیری این است که چگونه یاد بگیریم که اگر باورهایمان اشتباه است آنها را اصلاح کنیم. با تغییر محیط بیرونی باید ذهنمان باز باشد تا باورهایمان را اصلاح کنیم.
معایب و مزایای مدل ذهنی
یکی از محدودیتهای مدل ذهنی تعداد عواملی که همزمان در نظر میگیریم است. نمیتوان تعداد زیادی ورودی و عوامل تاثیرگذار را همزمان در ذهن بر روی یک مدل اعمال کرد.
همچنین مدل ذهنی غیرشفاف است و نمیتوانیم بفهمیم شخص دیگری در ذهنشاش چه پیشفرضهایی و چه مدل ذهنیای دارد.
استنتاج کردن از یک مدل ذهنی هم غیر مطمئن است. چون مدل ذهنی فقط یک مدل است و ممکن است پیشفرضهای جنبی روی آن تاثیر بگذارند پس نتایج مختلف محتملاند. شرایطی را در نظر بگیرید که دو شخص شرکت کننده در یک مصاحبه به یک سوال یکسان با فرضیات یکسان جوابهای مختلفی میدهند زیرا بر اساس مدل ذهنی خود، استنتاجهای مختلفی از این اطلاعات اولیه دارند.
یکی دیگر از معایب مدلهای ذهنی این موضوع است که ناماندگاراند و وقتی از یک پدیده یک مدل میسازیم و به سراغ یک پدیدهی دیگر میرویم، مدل ذهنی قبلی از بین میرود و در ذهن ما باقی نمیماند.
از خودمان بپرسیم:
در گذشته مدلهای ذهنی ما چگونه باعث تصمیمهای صحیح و یا نادرست شدهاند؟ چه قدمهایی برای تصحیح ذهنیتهای ناقص و یا به روزرسانی ذهنیتها و اعتقادات قدیمی خود داریم؟
در پستهای آتی خواهیم خواند…
سایر مدلهای نام برده شده ( مدل تشریحی – مدل های فیزیکی -مدل های ریاضی و – مدلهای دینامیکی) در پست جداگانهای بحث خواهند شد و مزایا و معایب هر یک ذکر خواهد شد. موضوعات مرتبط با تحلیل مدلهای دینامیکی به تفضیل در پستهای آتی خواهند آمد.
مدل ذهنی
مدل ذهنی
هر فردی با مدلی که از دنیای بیرونش برای خودش ساخته به جهان بیرون نگاه میکند چون دنیای واقع و پدیدههای آن در ذهن انسان جا نمیشود پس یک مدل ساده شده و تصویر بدلی از آن در ذهن خود ایجاد میکنیم که به آن ذهنیت خود یا مدل ذهنی میگویند یک کشاورز تجربی یا یک مهندس که سالها تحصیل کرده است هر کدام نوعی مدل در ذهنشان برای تصمیمگیری در محیط بیرونی در نظر می گیرند.
طبق روند مطالعه ی درس تحلیل سیستم های دینامیکی بر روی اینفوگرافیک زیر قسمت “کاربرد مدل در فهم علل پدیدهها” را در ادامه بررسی میکنیم.
این مدلها به چند دسته تقسیم میشوند که شامل ۱- مدل ذهنی ۲- مدل تشریحی – ۳ مدل های فیزیکی ۴-مدل های ریاضی و ۵- مدلهای دینامیکی میشود.
این مدل ذهنی مبنای تحلیل، موضوعگیری و تصمیمگیریهای ما در دنیای واقع است و شامل فرضیات در مورد دنیای واقع، مفاهیم مجرد از دنیای واقع و روابط بین آنهاست.
در ادامه در مورد مفهوم پیشفرضهایی که در زندگی هر فرد، این مدل ذهنی رو میسازند صحبت شده است. به عبارتی چه موضوعاتی باعث می شوند که مدل های ذهنی جهت گیری خاصی داشته باشند:
پیشفرضهای مدل ذهنی
پیشفرضها به تدریج و در نتیجه آموزش، تجربه و تعامل با محیطِ نظیر، خانواده و همکاران، مشتریان و تأمین کنندگان ایجاد میشود. برای مثال پیش فرضهای زیر را در نظر بگیرید:
این پیشفرضها یکی از اجزاء مدل ذهنی میشوند . باعث میشوند که وقتی دو ذهن مختلف با دو مدل ذهنی مختلف به یک حادثهی یکسان نگاه میکنند برداشت متفاوتی داشته باشند. ( روزنامهی کیهان و یک روزنامه دیگر را در گزارش یک حادثهی مشترک مقایسه کنید.)
تصمیمگیری بر اساس مدل ذهنی
این قواعد باعث تصمیمگیری بر همین مبنی خواهند شد. تصمیمهای زیر رو بخوانیم و توجه کنیم که هر کدوم چطور از مدل های ذهنی گفته شده در بالا نشآت گرفتهاند:
کارکرد این مدل ذهنی مبنای انتخاب اطلاعات میشود. باعث تفسیر اطلاعات و در نتیجه تصمیمگیری بر اساس این اطلاعات میشود. اجازه بدید با یک مثال این موضع رو روشن کنیم. یک فرد پیش فرض ذهنیاش از شما اینگونه است که آدم بدی هستید و با او دشمنی دارید. پس ۱- در صحبت کردن با شما اطلاعاتی رو از حرفهاتون انتخاب میکنه که جنبهی منفی بیشتری دارند و ۲- این اطلاعات رو بر مبنای فرض دشمنی تفسیر میکنه و در نهایت با همین تفسیرها تصمیمگیری میکنه.
از سمت دیگر یکی از مسائل مهم در یادگیری این است که چگونه یاد بگیریم که اگر باورهایمان اشتباه است آنها را اصلاح کنیم. با تغییر محیط بیرونی باید ذهنمان باز باشد تا باورهایمان را اصلاح کنیم.
معایب و مزایای مدل ذهنی
یکی از محدودیتهای مدل ذهنی تعداد عواملی که همزمان در نظر میگیریم است. نمیتوان تعداد زیادی ورودی و عوامل تاثیرگذار را همزمان در ذهن بر روی یک مدل اعمال کرد.
همچنین مدل ذهنی غیرشفاف است و نمیتوانیم بفهمیم شخص دیگری در ذهنشاش چه پیشفرضهایی و چه مدل ذهنیای دارد.
استنتاج کردن از یک مدل ذهنی هم غیر مطمئن است. چون مدل ذهنی فقط یک مدل است و ممکن است پیشفرضهای جنبی روی آن تاثیر بگذارند پس نتایج مختلف محتملاند. شرایطی را در نظر بگیرید که دو شخص شرکت کننده در یک مصاحبه به یک سوال یکسان با فرضیات یکسان جوابهای مختلفی میدهند زیرا بر اساس مدل ذهنی خود، استنتاجهای مختلفی از این اطلاعات اولیه دارند.
یکی دیگر از معایب مدلهای ذهنی این موضوع است که ناماندگاراند و وقتی از یک پدیده یک مدل میسازیم و به سراغ یک پدیدهی دیگر میرویم، مدل ذهنی قبلی از بین میرود و در ذهن ما باقی نمیماند.
از خودمان بپرسیم:
در گذشته مدلهای ذهنی ما چگونه باعث تصمیمهای صحیح و یا نادرست شدهاند؟ چه قدمهایی برای تصحیح ذهنیتهای ناقص و یا به روزرسانی ذهنیتها و اعتقادات قدیمی خود داریم؟
در پستهای آتی خواهیم خواند…
سایر مدلهای نام برده شده ( مدل تشریحی – مدل های فیزیکی -مدل های ریاضی و – مدلهای دینامیکی) در پست جداگانهای بحث خواهند شد و مزایا و معایب هر یک ذکر خواهد شد. موضوعات مرتبط با تحلیل مدلهای دینامیکی به تفضیل در پستهای آتی خواهند آمد.